مدتهاست که میخواهم بنویسمت اما هیچ نمیآید. سکوت، برایم شیرین است. انگار گاهی وقت ها کلمات حجاب می شوند و جلوی سیر به تماشا نشستن میایستند. 

گویی حظ تماشا راه کلام و کلمات میبندد تا زمزمه دوست داشتن در گوشه ی آغوش، بلند شنیده شود. انگار عظمت تمام کلمات، جمع میشود زیر کسره ی دوسِت دارم.

گاهی هم کلمات، میشوند پیوند جانها. کلمات گاهی چنان گسترده میشوند که معنا را میدمند در میان جانها تا افق دریا و آسمان از مهر سرانگشتشان پرشود.

 

گاهی کلمات در آغوشِ تماشا بی حرکت میمانند و گاهی تماشا، ثابت می نشیند تا کلمات طرحی بزنند.  

تماشا

کلمات ,گاهی ,تماشا ,میشوند ,  ,جانها ,که معنا ,معنا را ,میشوند که ,گسترده میشوند ,چنان گسترده

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ های جدید زاهدشهر رنگارنگ دانلود سریال ویچر minurayanehk بیا تو دانلود جامع ترین تامین کننده قطعات پکیج اصلی دانلود آهنگ جدید فیلم مگ تبریزیها